نویسنده ی کتاب سبک زندگی یعنی سید ابراهیم رئوف موسوی حالا در این کتاب به بررسی سبک زندگی آن هم از نوع کارمندی اش می پردازد.
(اداره) برای بسیاری تداعی کنندهی گیرهای بیدلیل و بادلیل تاخیر در کارها، فشلی و ناکارآمدی، کاغذبازی، امضا گرفتنهای پر مکافات، کار راه نینداختن، فساد، نیاز شدید به آشنا و پارتی و ... است و (کارمند) علاوه بر اینها تداعی کنندهی حوصله نداشتن، جواب سلام سرد و نامفهوم (نمیشود) بینشاطی، تکرار، اطاله، روزمرگی، رکود انگیزه، هدفهای دستنیافته و فراموششده، غباری بر آرزوهای بلند، پردهای خاک گرفته بر آرمانهای بزرگ، از بین رفتن هیجانها، دل مشغولیهای روزمره، ملال و بیرمقی، رنگ و نوری خفه و کمسو از گرایشات انسانی، نداشتن نو آوری، کندکاری، آزادی گرفتار در هشت صبح تا چهار بعداز ظهر و شنبه صبح تا پنجشنبه ظهر، استعدادهای شکوفا نشده، خلاقیتهای سرکوب شده، و در شهرهای بزرگ، ترافیک و دیر رسیدن و ناکافی بودن وقت و درآمد برای رسیدگی به خانواده و اخیرا نداشتن زندگی گرم و با نشاط و... است. گویا کارمندان، علاوه بر رعایت مقررات اداره، به سبک خاصی از زندگی نیز موظف شدهاند.